در سال 2012، کریستف کخ، عصب شناس، در کتاب خود نوشت آگاهی: اعترافات یک تقلیل گرای رمانتیک مغز انسان “پیچیده ترین شی در جهان شناخته شده” است. با توجه به اینکه حدود 86 میلیارد نورون در مغز وجود دارد که به روش هایی به هم متصل شده اند که ما تازه در حال کشف آن هستیم، این امر بصری به نظر می رسد. اما وقتی آن را به دیوید ولپرت در مؤسسه سانتافه در نیومکزیکو – که در دهه 1980 به عنوان قطبی برای حوزه نوظهور علم پیچیدگی ایجاد شد – گذاشتم، او آن را اینطور نمی بیند. او میگوید: «تقریباً مسخره است که بگوییم ما پیچیدهترین سیستم در جهان هستیم». “این سوال در واقع اشتباه است.”
با وجود این من استقامت می کنم. مطمئناً، برخی از معیارهای رایج پیچیدگی وجود دارد که می تواند برای انواع سیستم های پیچیده اعمال شود؟ به هر حال، اگر نگاه کنید، خوشههای کهکشانی و رشتههایی که آنها را به هم متصل میکنند شبیه مدارهای درهمپیچ نورونها به نظر میرسند. حتی تقریباً به اندازه تعداد کهکشانها در جهان قابل مشاهده، تعداد نورونها در مغز انسان وجود دارد. ریکارد سوله از دانشگاه پومپئو فابرا در بارسلون اسپانیا میگوید: این شباهت در شکل ممکن است به قوانین کلی مربوط باشد که از طریق آنها پیچیدگی ظاهر میشود. یا ممکن است نباشد. او میگوید: «به طور تصادفی، ممکن است در هر دو سیستم ظاهر شود، اما معنایی ندارد.
علاوه بر این، پیچیدگی توسط مؤلفه ها و ارتباطات متقابل آنها تعریف نمی شود. این ایده این است که کل چیزی بیش از…