از بسیاری جهات، ما در عصر طلایی پزشکی زندگی می کنیم. در دانشمند جدید، ما مرتباً در مورد پیشرفتها و نوآوریهایی گزارش میدهیم که به ما امکان میدهد شرایطی را که قبلاً قابل درمان نبودهاند، تحت کنترل درآوریم، در درک خود از بیماریها تجدید نظر کنیم و داروهای جدید نجاتدهنده زندگی را سریعتر از آنچه تصور میکردیم عرضه کنیم.
با این حال، حتی در این زمانهای هیجانانگیز، این واقعیت باقی میماند که بسیاری از مردم در سراسر جهان – از جمله کسانی که در ثروتمندترین کشورها زندگی میکنند – مراقبتهای پزشکی را دریافت میکنند که میتواند تا 17 سال از تاریخ گذشته باشد. دلایل این امر به همان اندازه که گسترده و متنوع است، از روش انجام تحقیقات در وهله اول تا چالش نه چندان کوچک واداشتن انسان ها، چه رسد به نهادها و کل جوامع، برای تغییر عادات خود را شامل می شود.
با این حال، در سالهای اخیر، زمینه جدیدی پدید آمده است که به طور خاص به بستن شکاف خمیازه بین آنچه میدانیم و آنچه در پزشکی و مراقبتهای بهداشتی انجام میدهیم اختصاص یافته است. این مجموعه تخصصهای پزشکان، دانشمندان علوم رفتاری، سیاستگذاران و بسیاری دیگر را گرد میآورد که خود را در مسیری قرار دادهاند که برخی آن را «راه جدیدی برای علم» میخوانند.
آن خط جدید به نام علم پیاده سازی است. پزشکان آن مطمئناً کار خود را برای آنها قطع کرده اند، اما آنها شروع به پیشرفت معنی داری کرده اند: در حال حاضر آنها تعداد بیماران بستری شده در بیمارستان را به دلیل بحران های سلامت روان کاهش داده اند، شیوه های به روز شده برای کاهش مقاومت آنتی بیوتیکی در بیمارستان ها و اقدامات پیشگیری از HIV را بهبود بخشیده اند.
بالینی…